شما فکر می کنید که من بیان داشتم، خیر، می رفتم پِت پِت می کردم. یک تابستانی رفتم پیش امام رضا (علیه السلام) گفتم:
آقا فداتون بشم، نوکرتونم، یا لطف کنید یا به من بگویید از طلبگی خداحافظی کنم.
دیدم زبانم باز شد مثل قفل که باز می شود. از آن وقت به بعد هر چه منبر رفتم خودم بیشتر از شنوده لذت می برم.

???خاطره ای از استاد اخلاق آیت الله قدرت الله #نجفی (حفظه الله تعالی)

#قِصَص_اهل_دل
?@abdorrezanazari

 


[ سه شنبه 97/7/24 ] [ 4:31 عصر ] [ heydarali ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.