فرصت های معنوی زندگی، نسیم هایی الهی هستند که دل و جان آنان را که خود را در معرض آن قرار دادند می نوازند و به آنها شادمانی و آرامشی ژرف می بخشند. «دحوالارض» نیز از آن گونه نسیم هاست، که سالی تنها یک بار می وزد. تکرار دوباره این نسیم روح بخش برای آنان که جان خویش را از عطر آن آکنده نساختند، نامعلوم است. پس این فرصت طلایی را دریابیم؛ که رسول خدا (ص) فرمود:
«اِنَّ لِرَبِّکُمْ فی ایامِ دَهْرِکُمْ نََفَحاتٌ فَتَعَرَّضُوا لَها لَعَلَّهُ اَن یصیبَکُمْ نَفْحَةٌ مِنْها فَلا تَشْقَوْنَ بَعْدَها اَبداً؛ همانا در طول زندگی شما نسیم هایی از سوی پروردگارتان می وزد. هان! خود را در معرض آنها قرار دهید، باشد که چنین نسیمی سبب شود که برای همیشه بدبختی از شما دور ماند».[سیوطی، جامع الصغیر، ج 1، ص 95.]
مولوی نیز با اشاره به این حدیث شریف چنین سروده است:
گفت پیغمبر که نَفْحت[نسیم ها] های حق
اندر این ایام می آرد سَبق[پشت سر هم]
گوش و هُش دارید این اوقات را
در ربایید این چنین نفحات را
نفحه آمد مر شما را دید و رفت
هر که را می خواست جان بخشید و رفت
نفحه دیگر رسید آگاه باش
تا از این هم وا نمانی خواجه باش
بیست و پنجم ذی القعده روزی است که معروف و مشهور است که در چنین روزی دحو الارض اتفاق افتاد و به همین خاطر این روز و شبش از ایام و لیالی شریفه است که خداوند رحمت خود را در این روز و شب شامل حال بندگانش می کند و بر اساس روایات اسلامی به قیام و عبادت در آن اجر و ثواب فراوانی تعلق می گیرد. و روز دحوالارض یکی از روزهائی است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است.
دحو از لحاظ لغوی به معنای، بسط دادن و گستراندن است.[1] و دحو الارض یعنی گستراندن زمین و کشیدن زمین، و نیز به چیزی که گسترده و همچنین کشیده شود (دحو الشیء) گفته می شود. یعنی گسترده شد.[2]
و آیه قرآن که می فرماید: و الارض بعد ذلک دحها[3] اشاره به این معنی دارد.
یعنی و زمین را بعد از آن (برای انتفاع بشر و سایر مخلوقات) بگسترانید.
و اینکه در دعای علی ـ علیه السلام ـ وارد شده است! اللّهم داحی المدحوات، یعنی بسط دهنده و گستراننده زمین و وسعت دهنده.[4] اشاره به این معنا دارد که خداوند زمین را از کعبه و محل آن گستراند و روز دحوالارض که به روز 25 ذی القعده گفته می شود. اشاره به این است که در چنین روزی خداوند بعد از اینکه مکان کعبه را ظاهر و آشکار کرد شروع به گستراندن زمین از این نقطه کرد و به همین خاطر، دحوالارض گفته می شود یعنی روز گستراندن و بسط دادن به زمین، در احادیث و روایات و متون اسلامی به این مسئله اشاره شده است. چنان چه شیخ طوسی می گوید:
دحوالارض به روز 25 ذی القعده اطلاق می شود که در چنین روزی خداوند زمین را از زیر کعبه گسترش داد.[5] و در چنین روزی روزه و غسل مستحب است و مخصوصا روزه که ثوابش معادل ثواب شصت سال عبادت است.
در روایتی از امام رضا ـ علیه السلام ـ نقل شده است که روز 25 ذی القعده همان روز دحوالارض که در چنین روزی خداوند زمین را از نقطه کعبه وسعت داد و نیز در چنین روزی حضرت ابراهیم و حضرت عیسی ـ علیهما السلام ـ متولد شدند.[6] البته این تاریخ مطابق با تاریخ قمری است و با تاریخ میلادی منافات ندارد.
بر اساس آیه 96 سوره آل عمران که می فرماید: إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکةَ مُبَارَکا وَهُدًى لِّلْعَالَمِینَ[7]
اول خانه ای که برای مکان عبادت خلق بنا شد همان خانه کعبه است که در آن برکت و هدایت خلایق است.
بین مفسران و دانشمندان در نحوه گستراندن زمین اقوال مختلفی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می شود.
1. برخی می گویند که زمین در ابتدا زیر آب غرق بود، تدریجا آبها در گودال های زمین قرار گرفت و خشکی ها سر برآورد و گسترده شد و اول نقطه ای که سر بر آورد محل کعبه بود و از آن تعبیر به دحوالارض می شود.[8]
2. و نیز گفته شده در آغاز زمین به صورت پستی ها و بلندی های تند و غیر قابل سکونت بود و باران های سیلابی به صورت مدام می بارید. ارتفاعات زمین را می شست و در دره ها جمع می کرد و تدریجا زمین های مسطح و قابل استفاده برای زندگی انسان و کشت و زرع به وجود آمد.[9]
3. از امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ نیز قول سومی نقل شده است که فرمودند: خدای متعال وقتی می خواست زمین را خلق کند، بادها را فرمان داد تا به شکم آب بزنند و آب را به موج در آورند، آبها در اثر طوفان کف کرده، همه کفها یک جا جمع شد، که همان محل فعلی کعبه به وجود آمد. آنگاه آن را به صورت کوهی از کف درآورده، زمین را از زیر (دامنه) آن کوه بگسترانید و آیه «ان اول بیت وضع للناس للذی ببکة مبارکا و هدی للعالمین» سخن از همین مطالب دارد.[10] پس اولین بقعه ای که خدا از زمین خلق کرده کعبه بود و سایر نقاط از ناحیه کعبه گسترانیده شدند و به این امر دحو الارض گفته می شود.
پس خداوند در خلقت زمین ابتدا موضع و محل کعبه را خلق کرد که آن محاذی بیت المعمور در عرش الهی است و ملائکه در آسمان به سان انسان ها در روی زمین دور آن طواف می کنند و بعد از خلق محل کعبه زمین از نقطه کعبه وسعت یافت و گسترانیده شد.[11]
در روایتی از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده است که حضرت فرمودند: 25 ذی القعده خداوند محل بیت را وضع (خلق) کرد و آن اولین رحمتی بود که خداوند بر روی زمین ایجاد کرد.[12] همان طور که قبلا ذکر شده در این زمینه روایات فراوانی از سوی معصومین ـ علیهم السلام ـ نقل شده است که غالبا به موارد ذکر شده اشاره دارند.
بنابراین، دحو به معنای بسط دادن و گستراندن است و دحوالارض نیز به معنای گستراندن زمین است و علت نامگذاری این است که چون خداوند بعد از خلق محل کعبه از آنجا شروع به گستراندن زمین و قابل سکونت قرار دادن زمین نمود. و این امر در روزی مثل 25 ذی القعده اتفاق افتاد که به خاطر عظمت چنین روزی، روزه و غسل آن سفارش شده است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ ترجمه تفسیر المیزان، ج3، آیت الله محمد باقر موسوی همدانی.
2ـ صحبای حج، آیت الله جوادی آملی.
3ـ مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی.
پی نوشت ها:
[1]. زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس، بیروت: مکتبة الحیاة، (بی تا)، ج2، ص304.
[2]. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، نشر ثقافة اسلامی، 1408ق، ج2، ص14.
[3]. نازعات / 30.
[4]. ابن منظور، لسان العرب، نشر ادب الحوزه، 1405ق، ج14، ص251 و نهج البلاغه، خطبه 72.
[5]. شیخ طوسی، مبسوط، تهران، حیدری، (بی تا)، ج1، ص282.
[6]. عاملی، سید محمد، مدارک الاحکام، قم، مهر، 1410ق، ج6، ص265.
[7]. آل عمران / 96.
[8]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامی، 1371ش، ج27، ص43.
[9]. همان، ج27، ص43.
[10]. طریحی، همان، ج2، ص15.
[11]. خوانساری، محقق، مشارق الشموس، قم، آل البیت، (بی تا)، ج2، ص455.
[12]. همان.
کتاب (همراه صَرف)
(همراه صَرف)، نام کتابی است که در جهت کاربردی و عملی تر کردن، مباحث تجزیه افعال و اسماء نوشته است. در این کتاب بیش از سه هزار صیغه ی صرفی، به کمک دانش پژوه صرف می شود. و برای تمرین عملی کتاب صرف ساده حوزه علمیه و دیگر کتبی که در جهت تجزیه افعال و اسماء نوشته شده است، کاربرد دارد.
این کتاب، با لطف و عنایت حق تعالی، بعد از دوره ی آزمایشی خود، وارد بازار نشر می شود.
قرآن کریم داراى ویژگىهاى خاصى است که از آن غافل مانده ایم:
1. قرآن کریم کتاب عظیم الهى است، لیکن ما از آن تعظیم نکردیم: «و القرءان العظیم». «1»
2. قرآن کتاب مجید است، اما ما از آن تمجید نکردیم: «بل هو قرءان مجید». «2»
3. قرآن کتاب کریم است، لیکن ما از آن تکریم نکردیم: «انّه لقرءان کریم». «3»
4. قرآن کتاب حکیم است، اما ما از حکمتهاى آن استفاده نکرده و ثابت و استوار نشدیم: «یس* و القرءان الحکیم». «4»
5. قرآن کتاب حق و حقیقت است، لیکن ما حقیقت طلب نشدیم: «بالحق أنزلناه و بالحقّ نزل». «5»
6. قرآن کتاب هدایت است، اما ما از هدایتهاى آن بهره نبردیم: «انّ هذا القرءان یهدى للّتى هى أقوم». «6»
7. قرآن کتاب عزیز است، لیکن ما عزیز و نفوذناپذیر نشدیم: «و انّه لکتاب عزیز لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه». «7»
8. قرآن کتاب ثقیل و وزین است، اما ما در زندگى از جهات اعتقادى، عملى و اخلاقى وزین نشدیم: «انّا سنلقى علیک قولًا ثقیلًا». «8»
9. قرآن کتاب موعظه است، لیکن ما متعظّ نشدیم: «یا أیّها الناس قد جائتکم موعظة من ربّکم». «9»
10. قرآن کتاب نور است، اما ما از ظلمت جهل و غرور رهایى نیافتیم: «و أنزلنا الیکم نوراً مبیناً». «10»
11. قرآن شفا و رحمت است، لیکن ما امراض روحى خود را درمان نساخته و از رحمت آن استفاده نکردیم: «و ننزّل من القرءان ما هو شفاء و رحمة». «11»
12. قرآن کتاب مبارک است، لیکن ما از برکات آن بهره نبردیم: «و هذا کتاب أنزلناه مبارک». «12»
13. قرآن فرقان است، لیکن ما از راهگشایى آن استفاده نکردیم: «تبارک الذى نزّل الفرقان على عبده لیکون للعالمین نذیراً». «13»
14. قرآن حبل و ریسمان محکم خداوند است، اما ما به این حبل الهى تمسک نکردیم: «و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرّقوا». «14»
15. قرآن بهترین سخن خداوند است، لیکن ما به این سخن زیبا توجه نکردیم؛ «الله نزّل أحسن الحدیث کتاباً متشابهاً». «15»
16. قرآن کتاب میزان و معیار سنجش ارزشهاست، لیکن ما پندار و رفتار و گفتار خود را به وسیله این میزان ارزیابى نکردیم: «اللّه الّذى أنزل الکتاب بالحق و المیزان». «16»
17. قرآن کتاب تذکر و یادآورى است، لیکن ما از پند و اندرز آن متذکر نشدیم: «کلّا انّها تذکرة». «17»
18. قرآن کتاب بصائر است، لیکن ما بصیرت نیافتیم: «قد جاءکم بصائر من ربّکم». «18»
19. قرآن برهان الهى است، لیکن ما بر طبق برهان سخن نگفتیم: «یا أیها الناس قد جاءکم برهان من ربّکم». «19»
20. هدف از نزول قرآن به صورت عربى تعقل انسانها بود، لیکن اکثریت عاقل و خردمند نشدند: «انّا انزلناه قرءاناً عربیاً لعلکم تعقلون». «20»
21. قرآن دریاى بیکران حق است، لیکن ما غواصى نکرده و از مواهب آن بهرهمند نشدیم: «بحر لا یدرک قعره». «21»
22. قرآن عهد الهى است، لیکن ما نسبت به دستورات آن متعهّد نشدیم: «القرءان عهد الله الى خلقه». «22»
__________________________________________________
(1). حجر/ 7
(2). بروج/ 21
(3). واقعه/ 77
(4). یس/ 1- 2
(5). اسراء/ 105
(6). اسراء/ 9
(7). فصلت/ 41- 42
(8). مزّمّل/ 5
(9). یونس/ 57
(10). نساء/ 174
(11). اسراء/ 82
(12). انعام/ 92
(13). فرقان/ 1
(14). آل عمران/ 103
(15). زمر/ 23
(16). شورى/ 17
(17). عبس/ 11
(19). نساء/ 174
(20). یوسف/ 2
(21). بحار/ ج 92/ ص 19
(22). کافى/ ج 2/ ص 609
منبع: نسیم رحمت، تفسیر قرآن، جزء (26-27-28)/ اکبر دهقان/ ص 8
قال رسول الله صلی الله علیه و آله مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقى کَلَّهُ عَلَى النَّاسِ. الکافی،ج4 ،ص 12
|
خدایا خدایا، تا انقلاب مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
از نهضت خمینی، محافظت بفرما
خامنه ای امام، مرجع عالی مقام، به لطف خود نگه دار
دیدار روی مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ، شفاعت شهیدان ، زیارت کربلا نصیب ما بفرما
الهی آمین یا ربّ الهی آمین یا ربّ
سه حدیث از امام رضا علیه السلام، پیرامون اهمیت نماز
1- قالَ (علیه السلام): أوَّلُ ما یُحاسَبُ الْعَبْدُ عَلَیْهِ، الصَّلاهُ فَإنْ صَحَّتْ لَهُ الصَّلاهُ صَحَّ ماسِواها، وَ إنْ رُدَّتْ رُدَّ ماسِواها.([ مستدرک الوسائل: ج 3، ص 25، ح 4])
فرمود: اوّلین عملى که از انسان مورد محاسبه و بررسى قرار مى گیرد نماز است، چنانچه صحیح و مقبول واقع شود، بقیه اعمال و عبادات نیز قبول مى گردد وگرنه مردود خواهد شد.
2- قالَ (علیه السلام): الصَّلاهُ قُرْبانُ کُلِّ تَقىّ.([ وسائل الشّیعه: ج 4، ص 43، ح 4469])
فرمود: نماز، هر شخص باتقوا و پرهیزکارى را (به خداوند متعال) نزدیک کننده است.
3- قالَ (علیه السلام): یُؤْخَذُ الْغُلامُ بِالصَّلاهِ وَ هُوَ ابْنُ سَبْعِ سِنینَ.([ وسائل الشّیعه: ج 21، ص 460، ح 27580])
فرمود: پسران باید در سنین هفت سالگى به نماز وادار شوند.
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا علیه السلام
خادما گریه کنون صحنتو جارو میزنن
همه نقارهء یا ضامن آهو میزنن
یکی بین ازدحام میگه کربلا میخوام
یکی می بنده دخیل بچم مریضه به خدا برام عزیزه به خدا
آقا جون آقا جون
شب اول ماهه
همه دلها پر آهه
ببین خواهشم امشب فقط یه نیم نگاهه
چی میشه آقا منو کفتر گنبد کنی
راهیه مشهد کنی
کاش منم مثال آهو توی صحرا بودم
صید تو مولا بودم
علی موسی الرضا علی موسی الرضا ا علی موسی الرضا
هر کی دست روش بزاری
آتیش حروم اون میشه
پیره زن میگه چرا خمیر من نون نمی شه
گفتی زائرم بشی
یا مسافرم بشی سه جا میام سراغ تو میشم تو قبر چراغ تو
شب رازو نیازه آقام آهو نوازه
نگو غرق گناهم حرم رو همه بازه
عده ای با کرمت مجنون و با صفا شدن
خیلیا از حرمت راهی کربلا شدن
دل که مبتلا میشه
جنسش از طلا میشه میگه برم امام رضا تا بگیرم یه کربلا
شب شیون و شینه شب شور حسینه
دلم پنجره فولاد یا بین الحرمینه
اجرا شده توسط مداح اهل بیت علیهم السلام، حاج مهدی میرداماد

آشنایی اجمالی با کتاب «نماز را درست بخوانیم»، (سبکی کاربردی و آسان در آموزش قرائت صحیح نماز، مطابق با فتوای مراجع عظام)
امام خامنهای - دام ظلّه -: واجب است که همهی ذکرهاى واجب نماز از قبیل قرائت حمد و سوره و غیر آنها به طور صحیح قرائت شود و اگر نمازگزار کیفیّت صحیح تلفّظ کلمات عربى را نمىداند، واجب است که یاد بگیرد... (توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 609)
«نماز را درست بخوانیم»، نام کتابی است که با روشی کاربردی ، نوین ، آسان و بدون زیادهنویسی، به آموزش فریضه قرائت صحیح نماز، مطابق با فتوای مراجع عظام می پردازد.
برخی از ویژگیهای کتاب
آنچه این کتاب به آن میپردازد، بیان و آموزش یکی از مهمترین آداب شکلی و ظاهری نماز؛ یعنی به عربی صحیح خواندن الفاظ و یا همان قرائت درست نماز است. مسألهای که تمام مراجع عظام معاصر، فتوا به وجوب آن دادهاند. با این حال، عدّهای به خاطر جلالت شأنشان و عدّهای هم به دلیل ندانستن اهمیّت مسأله، از کنار آن، با بیتوجّهی عبور میکنند. برخی از افرادی که توانایی آموزش آن به دیگران را دارند نیز، تعلیم آن را مایهی تنقیص خود میدانند. کتاب «نماز را درست بخوانیم»، در راستای احیای فریضهی قرائت صحیح نماز، نوشته شده است. امید است مکلّفین با فراگیری و عمل به قواعد آن، بتوانند نمازی با قرائت صحیح عربی بخوانند.
از ویژگی های این کتاب، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- نوشته شدن کتاب، بعد از ارزیابی و تصحیحِ قرائتِ تعداد قابل توجّهی از مؤمنان.
2- ایجاد ساختاری منظّم، به گونهای که بعد از بیان اهمیّت موضوع، ابتدا به تصحیح روخوانی کلمات نماز پرداخته و سپس به تصحیح قرائت نماز از جهت تلفّظ حروف و ... میپردازد.
3- بیان قواعد صحیحخوانی نماز، با روشی ساده، کاربردی و بدون زیادهنویسی.
4- توجّه به آسیبهای بحث صحّت قرائت نماز، مانند وسواس و غفلت از روح نماز؛ یعنی توجّه و حضور قلب.
دورنمایی از کتاب «نماز را درست بخوانیم»
این کتاب بعد از مباحث مقدماتی در شش فصل کوتاه، 17 درس، و در 96 صفحه رنگی با قطع رقعی، به چاپ سوم رسیده است.
فصل اول: اهمیت موضوع (چرا نماز را به عربی بخوانیم - قرائت صحیح نماز از نگاه مراجع عظام).
فصل دوم: روخوانی کلمات نماز (مروری بر روخوانی کلمات و اذکار نماز - اشکالات روخوانی کلمات نماز - کشش بیش از حدّ صداهای کوتاه - منظّم و شمرده خواندن اذکار نماز).
فصل سوم: تلفّظ عربی ده حرف ویژه (ح - ع - ص - ط - ذ - ظ - ض - غ - ث - و).
فصل چهارم: رعایت چهار قاعده (مدّ - وقف صحیح - ادغام - قرائت مشهور).
فصل پنجم: احکام قرائت ( یادگیری قرائت صحیح نماز در اسرع وقت - رعایت کشش حرکات کوتاه - تلفّظ حرف «ضاد» به صورت «دال» درشت - رعایت کشش مدّ ضروری (متّصل و لازم) - رعایت عدم انجام وقف به حرکت و وصل به سکون - رعایت ادغام یرملون - نحوهی خواندن کلمات «مالک ، صراط ، کفواً » - قرائت جامع امام جماعت).
فصل ششم: مباحث پایانی (وسواس در قرائت - جسم و روح نماز - تمرین کلی - کارنامهی ارزیابی صحّت قرائت نماز - پرسش نامه جهت برگزاری مسابقه).
رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلَاةِ وَمِن ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ (ابراهیم/ 40)
پروردگارا: مرا برپا کننده نماز قرار ده، و از فرزندانم (نیز چنین فرما)، پروردگارا: دعای مرا بپذیر!
آشنایی اجمالی با کتاب «قرآن را درست بخوانیم» (سبکی متن محور و آسان در آموزش روخوانی و روان خوانی قرآن کریم، رسم الخط عثمان طه)
امام خامنهای - دام ظلّه -: در کشوری که بر اساس اسلام، اداره میشود، همهی مردم باید قادر به خواندنِ درستِ قرآن کریم باشند.
« قرآن را درست بخوانیم » ، نام کتابی است که با سبکی متن محور ، کاربردی ، نوین و آسان به آموزش روخوانی و روانخوانی قرآن کریم، (برای همه افراد، با رسم الخط مشهور عثمان طه) می پردازد.
برخی از ویژگی های کتاب
1- آموزش متنمحور؛ محور در ارائهی تمرینهای این کتاب، رجوع مستقیم به متن قرآن کریم است.
2- توجّه به رسمالخط های ایرانی پس از اتمام آموزش از روی رسمالخط عثمانطه؛ رسمالخط عثمانطه امتیازها و ویژگیهای خاصّی دارد. اگر قرآنآموز از ابتدا با این رسمالخط، خواندن قرآن کریم را فرا گیرد، به آسانی میتواند رسمالخطهای ایرانی را نیز بخواند. با توجّه به این دو نکته، این رسمالخط مبنای آموزش قاعدهها و اجرای تمرینها در این کتاب قرار گرفته است؛ البتّه پس از فراگیری قرائت از روی این رسمالخط، به موارد اختلافی آن با رسمالخطهای ایرانی -که تفاوت اندکی با هم دارند - و تمرین از روی آن نیز پرداختهایم.
3- بیان ساده ی قاعده ها؛ در بیان قاعدهها، از سادهترین عبارات استفاده شده است و به جای شرح و تفصیل آنها، بیشتر تمرینهای عملی و کاربردی از روی قرآن کریم مورد نظر بوده است.
4- آوردن نمونههای فارسی؛ در بسیاری از موارد، برای آموزش قاعده یا حرکتی، نمونههای فارسی آن آورده شده است. این کار در واقع گره زدن بحث با دارایی¬های علمی قرآنآموز است که میتواند تأثیر چشم گیری در درک مطالب داشته باشد.
5- عمومیّت این روش؛ این روش در عین سهولت، کاربردی بوده و برای همهی افراد قابل ارائه است.
6- بیان مهمترین کلیدهای لحن عربی و قواعدی که در صحیحخوانی قرائت نماز نقش دارند.
7- پرداختن به امر آداب تلاوت.
دورنمایی از کتاب «قرآن را درست بخوانیم»
این کتاب بعد از ذکر مباحث مقدماتی، در دو بخش، 24 درس، و در 128 صفحه رنگی با قطع وزیری، به چاپ سوم رسیده است.
بخش اول دارای 18 درس است که شامل موضوعات مهم روخوانی و روانخوانی است. بخش دوم دارای 6 درس می باشد که شامل مباحث تکمیلی روخوانی و روان خوانی قرآن کریم است.
مباحث مقدّماتی :
سخنی با مربّیان محترم قرآنی - آشنایی با شیوهی آموزشی متنمحور.
بخش اول :
1: آشنایی با حروف الفبای زبان عربی - حروفِ پایه و کرسی الف و همزه (حروف ناخوانا 1 و 2)
2: فتحه
3: کسره
4: ضمّه
5: سُکون
6: الف کشیده - الف کشیده با علامت مدّ
7: یاء کشیده - یاء کشیده با علامت مدّ
8: واو کشیده - واو کشیده با علامت مدّ - حروف با علامت دایرهی توخالی و بیضی شکل (حروف ناخوانا 3 و 4)
9: تشدید
10: تنوین - الف و یاء بعد از تنوین فتحه (حروف ناخوانا 5 و 6)
11: حروف ناخوانا (1) - مروری بر حروف ناخوانای تدریس شده (حروف ناخوانا 1 تا 6) - همزهی وصل میان دو کلمه (حروف ناخوانا 7) - لامِ بدون علامت، بعد از همزهی وصل (حروف ناخوانا 8)
12: حروف ناخوانا (2) حروف کشیده در کنار همزهی وصل (حروف ناخوانا 9)
13: روش خواندن تنوینی که بعد از آن همزهی وصل است
14: روش خواندن همزهی وصل در ابتدای کلمه
15: حروف مُقَطَّعه
16: روش خواندن نون و تنوینی که به شکل (...) است (قاعدهی اقلاب)
17: روش خواندن حرف بدون علامت و تنوینی که بعد از آن تشدید آمده است (قاعدهی ادغام)
18: وقف و علائم آن - وقف به حرکت و وصل به سکون- علائم وقف.
بخش دوم :
19: آشنایی بیشتر با قاعدهی اشباع
20: آشنایی با چند علامت
21: آشنایی با رسم الخطهای ایرانی
22: تلفّظ کسره، ضمّه و الف کشیده با لهجهی عربی
23: تلفّظ ده حرف ویژه با لهجهی عربی - چند تذکّر در باب صحیحخوانی قرائت نماز
24: آداب تلاوت قرآن کریم - اُنس با قرآن.
اُرْزُقْنی تِلاوَتَهُ عَلی طاعَتِکَ آناءَ اللّیلِ وَ أَطْرافَ النَّهارِ
(خداوندا خواندن قرآن را شب و روز با توفیق فرمانبرداری روزی ام فرما)
....................
نکته پایانی
با لطف و عنایات خدای عزّ و جلّ و استقبال قرآن آموزان و نمازگزاران عزیز از دو کتاب (قرآن را درست بخوانیم) و (نماز را درست بخوانیم)، این دو کتاب با ویرایش و تغییر نام و جلد، در تیراژ 3000 هزار نسخه، به چاپ سوم رسید.
مرکز پخش اصلی این دو کتاب کاربردی: قم، انتشارات سه نقطه 09127596129
دیگر مراکز پخش:
کرمان:03432230073
کرمان: 03432524229
سیرجان: 03442236466
بندرعباس: 07633352333
ارتباط با نویسنده:09139389478 ketabtalabe@chmail.ir
حقالتالیف
دانلود نسخه موبایل | دانلود با کیفیت پایین | دانلود با کیفیت بالا فیلم پاسخ به سوالات "حق التالیف"
حکم استفاده از کتابهای PDF ایرانی و خارجی که در اینترنت موجود است چیست؟ آیا استفاده از آنها بدون پرداخت بها اشکال دارد؟ بدلیل گران بودن کتاب و زیادی حجم کتاب، از PDF استفاده میکنیم.
خلاف مرتکب شدن به بهانه اینکه هزینه زیاد است، پولش را نداریم، وقتش را نداریم، حجم کتاب بالاست، جایی پیدا نمیشود، اینها مجوز برای ارتکاب خلاف نمیشود. اما در مورد حق تالیف، نظر حضرت آقا این است که حقوق معنوی دیگران از جمله حق التالیف که شخصیت حقیقی مثل فرد یا افراد خاصی، یا شخصیت حقوقی مثل سازمانی یا موسسهای کتاب یا نرم افزاری را تهیه کرده اند و افرادی میخواهند استفاده کنند، حقوق آنها باید رعایت شود. بنابراین اگر کسی به عنوان حق التالیف دیگران را از استفاده بدون خریداری منع کرده باشد - که گاهی اوقات روی کتاب نوشته میشود حق چاپ برای مولف محفوظ است یا برای ناشر محفوظ است - و بدون اجازه یا بدون کسب رضایت یا بدون پرداخت حقی استفاده کند، بنابر احتیاط واجب استفاده از آن جایز نیست، گاهی استفادهی متعارف جزئی که منعی در کار نیست، مثلا یک مطلبی را از کتاب در پایاننامه خودش نقل می کند و ماخذش را هم ذکر میکند، اینها اشکالی ندارد؛ یا مثلا چند صفحه زیراکس میگیرد که متعارف هست و مشکلی ندارد. اما در موارد بیشتر باید از صاحب اثر اجازه بگیرد. آیا کپی گرفتن از کتاب درسی یا جزوات آموزشی آموزشگاهها بدون رضایت آنها مخالف با حق کپی است؟ یعنی آیا میتوانم بخشی از کتاب یا تمام کتاب را کپی بگیرم و همچنین کتابهایی که متن آنها در نرمافزارها موجود است، آیا میتوانم همه یا بخشی از آن متن را کپی کنم و چاپ کنم؟
اولا اگر منعی از طرف تولید کننده اثر وجود نداشته باشد، استفاده از آن اثر و کپی کردنش اشکال ندارد، اما اگر منع شده است یا قفل برایش گذاشته اند، اینجا طبق نظر حضرت آقا بنابر احتیاط واجب جایز نیست که بدون مراعات حق تولید کنندگان یا بدون کسب رضایت آنها کتاب یا نرم افزار را کپی کنند یا مطالب موجود را در اینترنت و امثال اینها نشر دهند. با توجه به اینکه در دانشگاهها از نرمافزارهای خارجی قفل شکسته استفاده میشود، تکلیف در این مورد چیست؟
نظر حضرت آقا این است که اگر قانونی وجود دارد، یعنی نظام اسلامی قانونی وضع کرده است، آن قانون باید مراعات شود؛ یعنی اگر استفاده از آنها خلاف قانون باشد جایز نیست. از این گذشته اگر قانونی وجود ندارد و تولیدکننده اثر یا برنامه نرمافزاری نیز منعی نگذاشته استفاده اشکال ندارد، اما اگر نرم افزار موجود است دیگران هم دارند استفاده میکنند و نمیدانید منعی بوده یا نه، یا قفلی داشته یا نداشته، در این صورت باز استفاده اشکالی ندارد؛ در صورتی که منع قانونی هم نداشته باشد. استفاده از فایل کتابهایی که در خارج از کشور منتشر میشود و در آنها نوشته شده که تکثیر و کپی آن بدون اجازه ناشر ممنوع است، چه حکمی دارد؟ آیا میشود اینها را منتشر کرد یا اسکن گرفت؟
اگر منعی وجود داشته باشد، یعنی تولیدکننده اثر ممنوع کرده است، خب حق آن بنابر احتیاط واجب باید رعایت شود. اما اگر منعی وجود نداشته باشد، اینجا باید ببینیم که آیا منع قانونی وجود دارد یا ندارد؛ یعنی اگر از نظر قوانین اسلامی استفاده از آن ممنوع بود باز هم استفاده جایز نیست. اگر ممنوع نبود اشکالی ندارد. و البته در برخی موارد ممکن است با شرایطی مجوز داده شود که آن شرایط باید رعایت شود. آیا میشود از کتابی که دیگر تجدیدچاپ نمیشود، کپی گرفت؟
نسبت به کپی گرفتن و استفاده از کتاب و همچنین برنامههای نرمافزاری، نظر حضرت آقا این هست که بنابر احتیاط واجب باید از صاحب اثر اجازه گرفت. یک وقت است که مولف، اثر را به ناشر تحویل داده و حق را به او داده - که در بعضی از کتابها نوشته میشود حق چاپ و نشر برای مولف محفوظ است - یعنی مولف این حق را به ناشر واگذار کرده و ناشر این حق را دارد و ناشر هم منع کرده دیگران این کتاب را چاپ یا تکثیر کنند؛ اگر این چنین باشد بنابر احتیاط واجب بدون گرفتن مجوز یا بدون کسب رضایت جایز نیست و باید حق آنها مراعات شود و فرقی نمیکند این کتاب تجدید چاپ میشود یا تجدیدچاپ نمیشود. اگر کتابی نایاب شده است و در بازار هم گشتید پیدا نکردید، ولی در کتاب نوشته شده است که حق چاپ و نشر برای مولف محفوظ است، دیگر به بهانه اینکه این نسخه پیدا نمیشود نمیتوانیم بدون مجوز آن را تکثیر کنیم ولو یک نسخه. خریداری پایان نامه
همانطور که مطلع هستید در تحصیلات تکمیلی بخشی از نمره درس به ارائه تحقیق تعلق میگیرد، ولی متاسفانه برخی دانشجویان به جای انجام تحقیق، اقدام به خریداری این مقالات از مراکزی از سطح شهر میکنند. این کار چه حکمی دارد؟
جایز نیست. دانشجو خودش باید پایان نامه بنویسد، خودش باید مقاله بنویسد و ارائه دهد. کمک گرفتن یا مشورت گرفتن از دیگران یا کسی که در این امور اطلاعاتی دارد و یا مثلا تحقیق میدانی در کتابها و سایتها، اشکال ندارد؛ این متعارف است. اما اینکه پول به کسی بدهد که به جای او پایان نامه بنویسد، این جایز نیست و اصل کار خلاف است و پولی هم که دریافت میشود حلال نیست. کسی که این کار را انجام داده و نمره گرفته و اخذ مدرک کرده است، در صورت پشیمانی چگونه جبران کند؟
اولا پولی که به آنها داده است، آنها مالک نشدهاند، و نسبت به خلافی که انجام دادهاند باید توبه کنند و همچنین اگر جایی میخواهد استخدام شود، به خاطر اینکه با پایان نامه خریداری شده مدرک گرفته است و سطح تحصیلاتش در آن حد نیست، جایز نیست و حقوقی که دریافت میکند در قبال کاری که آن شرایط را ندارد، مشکل دارد.
اما در صورتی که جبران کردهریال یعنی مطالعه کرده و الان اگر بخواهد همان پایان نامه را ارائه دهد توانش را دارد ولو اینکه قبلا خلاف کرده است، اگر شرایط را داشته باشد، استخدامش مجاز است و حقوقی که میگیرد در قبال کار مجاز مانعی ندارد و حلال است.
پاسخ به سوالات شرعی مخاطبان درباره مسائل تحصیلی توسط حجتالاسلاموالمسلمین فلاحزاده
منبع: http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=27605